حضرت علی(عليه السلام) و پيروانش رستگارند:إن علياً و شيعته لهم الفائزون يوم القيامة:

حضرت علی(عليه السلام) و پيروانش رستگارند:

و رَوَی   جابِرٌ  حديثاً  شريفاً

 

يُکتَسَی  مِن  هُداهُ  خيرُ  کَساء

قال کُنّا  عندَ  النَّبيّ  جُلوساً

 

و  هو  کَالبَدر  مُشرِقٌ  بالسناء

فأَتَی   مُقبِلاً    عليٌ    علينا

 

بِجَبينٍ       مُکلَّلٍ       بِالبَهاء

قال هذا  أخي  عليّ  و  إنّي

 

لَکم    مُقسِمٌ    بِرَبِّ    العَطاء

إنَّ  هذا  حقّاً  و  شيعةَ  هذا

 

لَهُمُ    الفائزونَ     يومَ   الجَزاء

اوّلُ المُسلمينَ  لِلدّينِ  سبقاً

 

مع   طه    و   أقوَمُ    الحُنَفاء

أقسَمُ  الناس  بِالسّويّةِ  فيکُم

 

أعدَلُ  الحاکِمينَ  عندَ  القَضاءِ

و هُو عندَ الرَّحمنِ أعظَمُ شأناً

 

و مقاماً  مِن    سائرِ   الأولياء

                                                                                       (فرطوسي، 1986،ج1: 73).

ادامه نوشته

استغفاری مجرب از امیر المؤمنين برای وسعت رزق

استغفار مجرّب اميرالمؤمنين (عليه السلام) ، با خواصّ فراوان

   * آمرزش تمام گناهان

   * برآورده شدن خواسته هاى انسان

   * ازدياد مال و ثروت

   * يافتن اولاد خوب و سالم

   يكى از انواع استغفار كه داراى مضامين عالى است و تلاوت آن براى برطرف كردن بسيارى از مشكلات ، و برآورده شدن بسيارى خواسته هاى انسان به تجربه ثابت شده است ، استغفارى است كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) متن آن را به دست مبارك خود نوشته و به فردى كه دستش از مال دنيا تهى شده بود دادند، و او هم طبق دستور حضرت عمل كرد و به ثروت انبوهى دست يافت.

 افراد زيادى از خواندن اين استغفار براى حل مشكلات اقتصادى خويش نتيجه گرفته اند و گره هاى كور زندگى خود را با تلاوت آن باز نموده اند. از آن جمله همانگونه كه قبل از اين يادآور شديم ، يكى از دوستان كه ده سال قبل ازدواج كرده بود ولى صاحب فرزند نگشته بود، خود و همسرش به مدّت يك سال آن را هر شب قبل از خواب تلاوت كرده و پس از يك سال خدا فرزندى سالم به آن ها عطا فرمود.

بسيار به جاست كه دوستان اميرالمؤمنين (عليه السلام) با تلاوت آن به خواسته هاى مادى و معنوىِ خويش برسند و از فيوضات آن بهره مند گردند. ما ابتدا اصل داستان را كه از امام رضا (عليه السلام) روايت شده است، براى خوانندگان محترم نقل مى كنيم و سپس متن زيباى دست خطّ مولا اميرالمؤمنين (عليه السلام) را با مضامين بلندى كه دارد ، خدمت دوستداران ولايت و شيعيان اميرالمؤمنين (عليه السلام) تقديم مى كنيم.

ادامه نوشته

حقیقت نهم ربیع الأَول چیست ؟!

به نقل از پایگاه: http://maddahi.ir

آنچه که اهمیت رور نهم ربیع الاول را پر رنگ کرده است روایتی است که از جانب فردی به نام احمد بن اسحاق قمی بیان شده است . احمد بن اسحاق قمی از اصحاب امام جواد ، امام هادی و امام حسن عسکری بوده و از ایشان روایت نقل می نماید . وی ایضا از کسانی است که خدمت حضرت بقیة الله مشرف شده و ایضا از وکلای امام عسکری و امام زمان بوده است  کمال ‏الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ش ۱۶٫

ادامه نوشته

قسیم النار و الجنة: جدا کننده بهشت و دوزخ:

حضرت علی(عليه السلام) جدا کننده بهشت و دوزخ:

و هُو مَعنَی الحَديثِ أنتَ قَسيمٌ

 

لَهما مُرتضی بِخَيرِ ارتِضاءِ

لک   هذا   تَقولُ   لِلنَّار   حقاً

 

    و أنا لي هذا  بِخَيرِ انتِقاء

(فرطوسي، 1986،ج1: 69).




ادامه نوشته

حديث المباهلة: حديث مباهله

حديث مباهله:

و دَعا دونَ سائِرِ الخَلقِ سِبطَيه

 

بِجَنبِ  الوَصّي  و الزَّهراءِ

قال   يا   ربِّ    هؤلاء   بِحَقٍّ

 

أهلُ بَيتي مِن سائر الأقرِباء

حينما  باهَلَ   النبيُّ   النصاری

 

   بِخيارِ  النِّساء   و  الأَبناء

(فرطوسي، 1986،ج1: 67).


ادامه نوشته

مدح امام علی علیه السلام

گفتی ثنای شاه ولایت نکرده ام

                        بیرون ز هر ستایش و حد ثنا علي ست

 

چونش ثنا کنم؟ که ثنا کرده خداست

                        هر چند چون غلات نگویم خدا علي ست

 

شاهان بسی به حوصله دارد مرتبت

                        لیکن چو نیک درنگری، پادشا علی ست

 

گر بگذری ز مرتبه کبریای حق

                        بر صدر دور زود گذر، کبریا علي ست

 

بسیار حکم ها به خطامان رود، ولی

                        در حق آنکه رود حکم بی خطا، علي ست

 

گر بی خود و گر به خود اینم، ثناش بس

                        در هر مقام بر لبم آوای یا علي ست

نیما یوشیج

أصبحتُ زائرا لک يا شحنة النجف

أصبحتُ زائرا لک يا شحنة النجف

                        بهر نثار مقدم تو، نقد جان به کف

تو قبله دعایی و اهل نیاز را

                        روی امید سوی تو، زهر طرف

می بوسم آستانه قصر جلال تو

                        در دیده اشک عذر، ز تقصیر ما سلف

گر پرده های چشم مرصع ز گوهرم

                        فرش حریم تو باشد، زهی شرف

ادامه نوشته

حديث منزلت

حديث منزلت:



قال   طه   في  غَزوَةٍ  لِتَبوکِ  /  بَعدَ  أمرٍ  لِلمُرتَضی  بِالبَقاءِ

حينَما   خَلَّفَ   الامامَ  عليّاً  /  بَعدَه   في   المدينة  الغَرّاء

أنتَ مِنّي  کما  لِموسی بِحقٍّ  /  کان  هارونُ  خَيرةَ  الخُلَفاء

(فرطوسي، 1986،ج1: 66).

ادامه نوشته

دعوة الأمة إلی إطاعة الامام علي علیه السلام: دعوت کردن امت به اطاعت از حضرت علی(عليه السلام):

قال  طه  لِلنّاسِ  إنَّ  عَليّاً  /  هُو   مَولاکُم   بِفَرضِ   الوِلاءِ

قائدٌ    لِلجَنانِ     فاتّبعوهُ  /  و اقتَدوُا في هُداه خيرَ اقتِداءِ
عالمٌ  مرشدٌ  لکم   عَزَّزوهُ  /  و اهتَدوا فيه أَحسنَ الإهتِداء

و أطيعُوا منهُ  الأوامِرَ فيما  /  قَالَه  و  انتَهُوا  بِخَيرِ  أنتِهاء

و أَحِبُوا الوَصيَّ حقّاً لِحُبِّي  /  کُلُّ  هذا  بأمرِ  رَبِّ  السَّماء

 (فرطوسي، 1986،ج1: 65).
ادامه نوشته

اختيار الامام علي علیه السلام وصيا للنبي صلی الله علیه و آله و سلم: انتخاب شدن حضرت علی به عنوان جان

قال  طه   نَوديِتُ   عندَ   بُلُوغي  /  سِدرةُ  المُنتَهَی   بِخَيرِ  نِداءِ

أيُّ  عبدٍ    وجدتَهُ   مِن  عِبادي  /  لِيَ أَدنی مِن بَعدِ حُسنِ البَلاءِ

قُلتُ  رَبيّ   إنيّ   وَجدتُ   عليّاً  /  لَکَ في الخَلقِ  أَطوعَ الأُمَناء

قال  رَبيّ   فَهَل  نَصَبتَ   وَصيّاً  /  لِعِبادي  مِن  خِيَرةِ  الأَوصياء

يُعلِمُ الخَلقَ مِن  کِتابي   ما  لا  / يَعلَمُ الخَلقُ عندَ وَقتِ الأَداء

کُلُّ مَن  أبغَضوُه   قَد أبغَضوني  /  و مُحِبِّي   مُحِبُّه   في  الوِلاء

قُلتُ ربيّ إختَر  لي  فَقال  عَليّاً /  أنا   أختارُه   مِن   الأَصفياء

أنا   أيَّدتُه    بِعِلمي  و  حِلمي  /  فَهوُ  نورُ  الأبرارِ  مِن أوليائي

و   أميرٌ    للمؤمنين    بِأمري  /  و  مِنارٌ   لِلحَقِّ  و  الإِهتِداء

غَيرِ   أَنّي    خَصَصتُه    بِبَلاءٍ  /  لا يُضاهي مِن عِظَمِه في بَلاء

قُلتُ  رَبّي  أخي  فقال بِعِلمي  /  قد جَری الأمرُ سابِقاً و قَضائي

                                                                (فرطوسي، 1986،ج1: 63).

ادامه نوشته

حديث المؤاخاة: حديث برادری

حديث برادری:

وَ  هُو  قَد  خَصَّ نَفسَه  بِعَليٍّ  /  حينَ آخی ما بَينَهُم في الإِخاءِ

قالَ    طه    لَأرضَينَکَ   حقّاً  /  لِعَليٍّ   بِما    لَهُ    مِن   عَطاءِ

أَنتَ صِدقاً أَخي و والدُ وُلدي  /  و   هُم   خَيرُ    عِترةٍ   أزکياء

و   عَلی  سُنَتي   تُقاتِلُ   عَدلاً  /  کلَ   عادٍ  باغٍ  بِنَصبِ العِداء
                                                     (فرطوسي، 1986،ج1: 63).

ادامه نوشته

الدنيا جيفة

يقول أمير المؤمنين الإمام علي عليه آلاف التحية و الثناء:

الدُّنيا جيفَةٌ طالِبُها الکَلبُ



ادامه نوشته

خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها معروف به خطبه فدکیه2

اى پسران قیله- گروه انصار- آیا نسبت به میراث پدرم مورد ظلم واقع شوم در حالى که مرا مى‏بینید و سخن مرا مى‏شنوید، و داراى انجمن و اجتماعید، صداى دعوت مرا همگان شنیده و از حالم آگاهى دارید، و داراى نفرات و ذخیره‏اید، و داراى ابزار و قوه‏اید، نزد شما اسلحه و زره و سپر هست، صداى دعوت من به شما مى‏رسد ولى جواب نمى‏دهید، و ناله فریاد خواهیم را شنیده ولى به فریادم نمى‏رسید، در حالى که به شجاعت معروف و به خیر و صلاح موصوف مى‏باشید، و شما برگزیدگانى بودید که انتخاب شده، و منتخباتى که براى ما اهل‏بیت برگزیده شدید با عرب پیکار کرده و متحمّل رنج و شدتها شدید، و با امتها رزم نموده و با پهلوانان به نبرد برخاستید، همیشه فرمانده بوده و شما فرمانبردار، تا آسیاى اسلام به گردش افتاد، و پستان

روزگار به شیر آمد، و نعره‏هاى شرک‏آمیز خاموش شده، و دیگ طمع و تهمت از جوش افتاد، و آتش کفر خاموش و دعوت نداى هرج و مرج آرام گرفت، و نظام دین کاملاً ردیف شد، پس چرا بعد از اقرارتان به ایمان حیران شده، و پس از آشکارى خود را مخفى گرداندید، و بعد از پیشقدمى عقب نشستید، و بعد ایمان شرک آوردید.واى بر گروهى که بعد از پیمان بستن آن را شکستند، و خواستند پیامبر را اخراج کنند، با آنکه آنان جنگ را آغاز نمودند، آیا از آنان هراس دارد در حالى که خدا سزاوار است که از او بهراسید، اگر مؤمنید.آگاه باشید مى‏بینم که به تن‏آسائى جاودانه دل داده، و کسى را که سزاوار زمامدارى بود را دور ساخته‏اید، با راحت‏طلبى خلوت کرده، و از تنگناى زندگى به فراخناى آن رسیده‏اید، در اثر آن آنچه را حفظ کرده بودید را از دهان بیرون ریختید، و آنچه را فروبرده بودید را بازگرداندند، پس بدانید اگر شما و هرکه در زمین است کافر شوید، خداى بزرگ از همگان بى‏نیاز و ستوده است. آگاه باشید آنچه گفتم با شناخت کاملم بود، به سستى پدید آمده در اخلاق شما، و بى‏وفائى و نیرنگ ایجاد شده در قلوب شما، و لیکن اینها جوشش دل اندوهگین، و بیرون ریختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحمّلم نیست، و جوشش سینه‏ام و بیان دلیل و برهان، پس خلافت را بگیرید، ولى بدانید که پشت این شتر خلافت زخم است، و پاى آن سوراخ و تاول‏دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد، و به آتش شعله‏ور خدا که بر قلبها احاطه مى‏یابد متصل است. آنچه مى‏کنید در برابر چشم بیناى خداوند قرار داشته، و آنانکه ستم کردند به زودى مى‏دانند که به کدام بازگشتگاهى بازخواهند گشت، و من دختر کسى هستم که شما را از عذاب دردناک الهى که در پیش دارید خبر داد، پس هرچه خواهید بکنید و ما هم کار خود را مى‏کنیم، و شما منتظر بمانید و ما هم در انتظار بسر مى‏بریم.

ادامه نوشته

خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها معروف به خطبه فدکیه1

روایت شده: هنگامى که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه علیهاالسلام بگیرند و این خبر به ایشان رسید، لباس بتن کرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالیکه چادرش به زمین کشیده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، بر ابوبکر که در میان عده‏اى از مهاجرین و انصار و غیر آنان نشسته بود وارد شد، در این هنگام بین او و دیگران پرده‏اى آویختند، آنگاه ناله‏اى جانسوز از دل برآورد که همه مردم بگریه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.سپس لحظه‏اى سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش و گریه آنان ساکت شد و جوش و خروش ایشان آرام یافت، آنگاه کلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اینجا دوباره صداى گریه مردم برخاست، وقتى سکوت برقرار شد، کلام خویش را دنبال کرد و فرمود:حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى که خلق فرمود و عطایاى گسترده‏اى که اعطا کرد، و منّتهاى بى‏شمارى که ارزانى داشت، که شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراک دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شکرگذارى آنها نعمتها را زیاده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان کرد.

ادامه نوشته

خطبة فدکية لسيدة نساء العالمين

روى انّه لمّا أجمع أبوبکر و عمر علی منع فاطمة علیهاالسلام فدکاً و بلغها ذلک،لاثت خمارها علی رأسها، و اشتملت بجلبابها، و أقبلت فی لمّة من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیة رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله،حتّى دخلت علی أبی‏بکر، و هو فی حشد من المهاجرین و الانصار و غیر هم، فنیطت دونها ملاءة فجلست، ثم أنّت أنّة أجهش القوم لها بالبکاء، فارتجّ المجلس، ثم أمهلت هنیئة.حتّى اذا سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الکلام بحمداللَّه و الثناء علیه و الصلاة علی رسوله، فعاد القوم فی بکائهم، فلمّا أمسکوا عادت فی کلامها فقالت علیهاالسلام:
اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلی ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلی ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها، وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها، وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها، جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراکِ اَبَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّکْرِ لاِتِّصالِها، وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها، وَ ثَنی بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها. وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، کَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْویلَها، وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَنارَ فِی التَّفَکُّرِ مَعْقُولَها، الْمُمْتَنِعُ عَنِ الْاَبْصارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ الْاَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاَوْهامِ کَیْفِیَّتُهُ.اِبْتَدَعَ الْاَشْیاءَ لا مِنْ شَىْ‏ءٍ کانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَاَها بِلاَاحْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها، کَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَها بِمَشِیَّتِهِ، مِنْ غَیْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلى تَکْوینِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ فی تَصْویرِها، اِلاَّ تَثْبیتاً لِحِکْمَتِهِ وَ تَنْبیهاً عَلی طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ، ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلی طاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلی مَعْصِیَتِهِ، ذِیادَةً لِعِبادِهِ مِنْ نِقْمَتِهِ وَ حِیاشَةً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ.وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبی‏مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.

ادامه نوشته

العبادة

 

قال عالم من علماء مصر السنيين :

کما أنَّ النظرَ إلی المُصحَف عبادةٌ، أنَّ النظرَ إلی *قبر الحسین* عبادة

و کما أنّ الجُلوسَ في مجلس القرآن عبادة، الجلوس في *مجلس الحسين* عبادة

و کما أنّ القرآنَ شفاءٌ و رحمةٌ للمؤمنين، *فتربةُ قبرِ الحسين* شفاءٌ و رحمة للعالمين.

 

سورة المائدة، آيه 3: آیه ولایت

سورة المائدة، آيه 3

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ |وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً|

 

أخبرنا الحاكم الوالد، عن أبي حفص بن شاهين قال حدثنا أحمد بن عبد الله النيري البزاز قال حدثنا علي بن سعد الرقي قال حدثنا ضمرة بن ربيعة عن ابن شوذب، عن مطر الوراق، عن شهر بن حوشب:عن أبي هريرة، قال من صام يوم ثمانية عشر من ذي الحجة كتب الله له صيام ستين شهرا، و هو يوم غدير خم لما أخذ رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بيد علي بن أبي طالب فقال من كنت مولاه فعلي مولاه. فقال له عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا ابن أبي طالب.

ش

ادامه نوشته